کوهنوردی و گردش!
جمعه یکی از هفته ها تصمیم گرفتیم با عمه اینا بریم کوهنوردی. بابا زودتر از بقیه رسید بالای کوه من و شما و عمه و عمو و آبجی و سینا باهم رفتیم. تو راه همش از سینا میخواستی که بغلت کنه بالاخره یه کم سینا و یکم من و یکم هم من بغلت کردم تا اینکه رسیدیم بعد صبحانه برگشتیم که خودت بدون اینکه کسی کمکت کنه داشتی برمیگشتی. حالا نوبته عکساس: &n...
نویسنده :
مامانی و بابایی
16:21